شاید عنوان این نوشته در برخورد اول بسیار تعجببرانگیز باشد. همچنین ممکن است این سؤال مطرح شود که قرار گرفتن واژه «میستیسیزم (نهانگرائی) عبرانی» در کنار پروتستانتیزم و روشنگری چه مفهومی دارد؟! حتی ممکن است تصور شود میان این اصطلاحات و واژگان هیچ ارتباطی نیست، در حالیکه بین این واژهها رابطهی بسیار نزدیکی وجود دارد. کشف ارتباط موجود بین این مباحث تاکنون در تحقیقات و پروژههای آکادمیک مورد توجه واقع نشده و به همین دلیل نیز در تاریخ رسمی مطرح نگردیده و موضوع بحث و بررسی قرار نگرفته است.
آموزه آخرالزمان در بخشهاي مختلف كتاب عهد جديد آمده است؛ اما به طور يكسان و يكنواخت نيست و به سختي ميتوان تصوير و تفسيري روشن و هماهنگ از آنها به دست آورد.
اینکه عامل تاریخ و گذشت زمان تا چه حد میتواند در محتوا و ماهیت عقاید دینی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی اثرگذار باشد، خود موضوعی قابل توجه - والبته تأملبرانگیز - میتواند باشد. در حوزه عقاید و باورهای دینی گفته شده است که آموزه یا آموزههایی توانستهاند در زمانی خاص منشأ تحولات ودگرگونیهای چشمگیری واقع شوند، در حالی که همان آموزهها در زمانی دیگر بیاثر شده یا مورد غفلت قرار گرفتهاند.
کارشناس ادیان و مذاهب گفت: همان جریان مسیحیت صهیونیستی که امروز مطرح میشود، به لحاظ شاخص نژادپرستی در جریان مسیحی یهودی زمان امام حسین(ع) نیز وجود داشت و از جمله برنامههایش این بود که یزید را تربیت کند.
شبکههای ماهوارهای «محبت تی وی»، «نجات»، «امید ایران» و ... نقش به سزایی در تبلیغات مسیحیت ایفا میکند. آنها در کنار گروههای تبشیری برای جذب جوانان ایرانی از حربههای مختلف نظیر وعده پناهندگی در صورت مسیحیشدن استفاده میکنند.
ندیکت یکی از شخصیت های مهم رهبانی در مسیحیت کاتولیک است. امروزه بندیکتی ها یک فرقة رهبانی مهم هستند و تحت تعالیم کتاب قواعد بندیکت تربیت می شوند. تعالیم بندیکت، بر پیشرفت تمدن غربی و حیات عرفانی مسیحیان تأثیر قطعی داشته است.
یکی از مفاهیم و آموزه های مرتبط با فرجام شناسی و موعودباوری مسیحی، مفهوم «هزاره»است که ریشه در کتاب مقدس دارد. این آموزه، گرچه در ادیان دیگری چون زرتشت هم نظایری دارد، در مسیحیت، هزاره گرایی در فضای آموزه کتاب مقدسی بازگشت نهایی مسیح معنا می یابد. اندیشه هزاره گرایی در بین مسیحیان جایگاه خاصی دارد، به طوری که بازتاب آن را می توان در جای جای تاریخ و الهیات مسیحی به روشنی پیدا نمود. هزاره گرایی در معنای عام به «انتظار برای یک نجات قریب الوقوع این جهانی» تعریف می شود که در مسیحیت با اعتقاد به دوره ای از حکم رانی عیسی مسیح بر جهان همراه است.
در انجیل، از زبان حضرت عیسی (ع) چنین بشارت شده که:
"چون آن «فارقلیط» که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روحِ راستی که از نزد پدر میآید، او خود درباره من شهادت خواهد داد[1].
اندیشه رجعت باوری در مسیحیت، از جایگاه خاص و والایی برخوردار است، ریشه این عقیده را باید میان باورهای یهودیان درباره منجی موعود جست و جو کرد، زیرا مسیحیان اولیه به اعتقادات و اعمال و آداب یهودی پایبند بودند.
مراد از بازگشت مسیح، آمدن دوبارة او در آخرالزمان است. از بازگشت مسیح به «آمدن دوباره» (Second Coming) و «رجعت مسیح» (پاروسیا / parousia) نیز یاد می گردد. پاروسیا یک اصل اعتقادی است که میگوید: «بازگشت نهایی مسیحِ برخاسته از مردگان، تاریخ بشر را به پایان خواهد رساند» (Cerok, 2003: 894)؛ یعنی همانگونه که آغاز ملکوت خدا ریشه در تجسد عیسی مسیح داشت، کاملشدن نقشة نجات الاهی نیز در گرو آمدن دوباره یا رجعت اوست.