محمّدرضا ضميرى (قسمت اول)
يكى از آرزوهاى ديرينه بشر گسترش عدالت به معناى واقعى در سرتاسر گيتى است؛ و اين اميد و آرزو به شكل نوعى اعتقاد در اديان الهى تجلى نموده است. در طول تاريخ كسانى كه مدعى تحقق اين ايده شدند، طرحها ريختند و چاره ها انديشيدند، ولى، نتوانستند بشر خسته دل را اميدى بخشند.
محمّد رضا ضمیری
در دو شماره قبل تحت عنوان «رجعت » مباحثی مستند به روایات درباره «بازگشت برخی از شهدا و صالحین » به دنیا (قبل از وقوع قیامت کبری) در عصر ظهور تقدیم شد.بخش سوم از این مطالب اختصاصی به «رجعت شهدای کربلا» و وقایع رجعت دارد که امیدواریم مقبول طبع مشتاقان قرار گیرد. ان شاءالله
محمّد رضا ضمیری
رجعت یک پیشگویی تاریخی است یا یک مساله اعتقادی؟
یکی از اندیشمندان معاصر تصور کرده که رجعت نه یک مساله اعتقادی ، بلکه از قضایای مسلم تاریخی است، در نتیجه اعتقاد و انکار آن هیچ خدشه ای در ایمان انسان وارد نمی سازد.
محمّدرضا ضمیری
یکی از آرزوهای دیرینه بشر گسترش عدالت به معنای واقعی در سرتاسر گیتی است; و این امید و آرزو به شکل نوعی اعتقاد در ادیان الهی تجلی نموده است. در طول تاریخ کسانی که مدعی تحقق این ایده شدند، طرحها ریختند و چاره ها اندیشیدند، ولی، نتوانستند بشر خسته دل را امیدی بخشند.
رجعت در ادبیات شیعه چه معنایی دارد؟ چه افرادی رجعت خواهند کرد؟ آیا مسیحیان و یهودیان نیز رجعت می کنند؟ آیا بازگشت حضرت عیسی (ع) نیز نوعی رجعت است؟جعت در لغت به معنى بازگشت و در اصطلاح به معنى «بازگشت گروهى از مومنان خالص و عده اى از کفار و منافقان فاجر محض پیش از قیامت و بعد از ظهور امام زمان علیه السلام به این جهان» است
عيسى(ع) را بازگشتى دوباره است كه در آن بازگشت، ايمان آوردن اهل كتاب اتّفاق مى افتد؛ وگر نه به گواهى تاريخ كه تا كنون ايمان همه اهل كتاب به ايشان، محقّق نشده است.
یکی از اعتقادات شیعیان این است که در زمان ظهور در اواخر حکومت امام عصر(علیه السلام) ائمه رجعت می کنند، بر این اساس امامان زنده می شوند، به دنیا برمی گردند و حکومت امام را ادامه می دهند.
انسانهایی که نهایت ایمان را درک نمودهاند؛ به گونهای که لیاقت حضور در دولت حق و جهانی را دارند. این عدّه یا در حکومت جهانی منجی بشریّت به عزّت دنیایی نیز میرسند و یا اینکه در جهت استقرار حکومت جهانی حق به فوز شهادت نائل میشوند.
در یکی از این عوالم، خدای تعالی ارواح انسانها را دوهزار سال پیش از آفرینش بدنها خلق کرده است، به این ارواح معرفت اعطا شده و آنها مورد تکلیف و امتحان قرار گرفتهاند، امتحانی خاص که تناسب با همان عالم دارد و طبعاً برخاسته از معرفت است. دربارة جزئیات آن معرفت و امتحان، اطّلاع جزیی زیادی نداریم؛ ولی به هر حال، بر پایة قرآن و احادیث معتبر، ميدانيم که در نتیجة این امتحان برای هر روح، بدنی متناسب با آن تقدیر شده است. بدنها در عالم ذرّ، خلق شده و هر یک با روح خاصّ خود ترکیب شدهاند و به این ترتیب، در عالم ذرّ، انسان، کامل شده یعنی انسان مرکّب از روح و بدن تحقّق یافته است.
چند وقت پیش فیلمی جنایی می دیدم که کارآگاهانش دانشمند بودند. نمی دانم چقدر از این فیلم، علمی و چقدرش تخیّلی بود؛ امّا در این فیلم برای پیدا کردن قاتل، از یک مُرده بازجویی کردند. این را هم به شما بگویم که به اعتقاد کارآگاهان دانشمند، خاطرات آن مَرد مُرده هرگز از بین نمی رود حتّی بعد از مرگش. خلاصه اینکه، مُردن، آخرین مرحله از زندگی یک نفر نیست.