یکی از باورهای شیعه امامیه که به غلط مورد اعتراض دیگر فرقهها قرارمیگیرد، بداء است؛ زیرا تصوّر میشود، مقصود از آن (ظهور بعد الخفاء) است، در حالی که شیعه بداء را به معنی (ابداء) میداند؛ نه آشکار شدن امری بر خداوند،1 به این معنا که خداوند مقصود حقیقی خود را آشکار میکند؛ ولی مردم تصوّر دیگری دارند، مانند تغییر قبله، ذبح اسماعیل(ع) و رفع عذاب از قوم یونس(ع)که خداوند متعال ابتدا از موضوع تغییر قبله، امتحانی بودن ذبح و رفع عذاب به دلیل توبه قوم یونس(ع) را خبر نداد؛ بلکه به جهت برخی مصلحتها، پس از مدّتی حقیقت را آشکار کرد
از نظر زمانى اولین نشانه از نشانههاى حتمى که پیش از دیگر نشانهها تحقق مىیابد و فرارسیدن انفجار نور و سپرى شدن شب دیجور غیبت را نوید مىدهد؛ خروج سفیانى است.
خوشبختانه خروج سفیانى در روایات اسلامى بسیار دقیق، روشن و شفاف بیان شده که هرگز قابل انطباق با هیچ فرد دیگرى نمىباشد. جالبتر اینکه علاوه بر روایات کلى علائم پنجگانه در احادیث فراوانى به طور استقلالى بر حتمى بودن آن تصریح و تأکید شده، که به چند نمونه از آنها اشاره مىکنیم:
حمیرى با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت کرده که فرمود: اِنَّ اَمْرِ القائمِ حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ امرَ السُّفیانى حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لا یَکونُ قائمٌ اِلّا بِسفیانى؛ قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است. بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.
امام موسی بن جعفر(ع) دربارۀ سخن خداوند «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» فرمودند: «مراد این نیست که خداوند زمین را به وسیلۀ باران زنده میکند؛ بلکه مردانی را برمیانگیزد که عدالت را احیا میکنند، زمین با احیای عدالت زنده میشود. اقامۀ عدل در زمین از چهل روز باران نافعتر است».
گروه سوم نیز به شکلی منطقی با نشانههای ظهور برخورد کردند و به دقّت نشانهها را زیر نظر قرار دادند و هر جا تناقضی یافتند آن را توجیه نکردند. برای مثال اینان ابومسلم سیاهپوش و صاحب پرچم سیاه را سیّد خراسانی ندانستند و گمراه نشدند؛ زیرا خصوصیّات ابومسلم با اکثر نشانههای سیّد خراسانی مطابقت نداشته است.
بیش از دو هزار نشانه برای فرج، ظهور و رستاخیر در کتب حدیثی نقل شده که میتوان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:
1. فِتَن: فتنه از ریشه فتن در لغت به معنای امتحان و آزمایش است.
2. مَلاحم: جمع ملحمه به معنای جنگ و کشتار است.
3. اشراط الساعه: اَشْراط جمع شَرَط به معنای نشانه و سرآغاز است. ساعه به معنای رستاخیر است. اشراطالسّاعه، یعنی نشانههای رستاخیر.
4. علائم ظهور: عَلائِم جمع عَلامَه از ریشه عَلَم به معنای نشانه است.
آیا زمینه های وقایع سخت قبل از ظهور از مرز اردن وسوریه فراهم می آید؟!در حالی که مردم اردن از فقر نسبی رنج می برند و خدمات درمانی به بهانه های مختلف به اردنی ها ارائه نمی شود حضور دهها هزار نفر لیبیایی در اردن سوالاتی را به ذهن متبادر می سازد که شاید پاسخ به این سوالات بتواند معمای حضور مشکوک لیبیایی ها در اردن را آشکار سازد.
یکی از ابزارهای کهن و قدیمی شیطان استفاده از ابزار بدلسازی و نسخۀ بدل حقایق است. افرادی که بخشی از حقایق را میفهمند نه کلّ آن را به همان اندازه حقیقت را پذیرفته و از بقیّهاش بیخبر میماند یا با توجّه به کم اطّلاعی نسبت به بقیّۀ موضوع موضعگیری میکند. جریانهای مدّعیان نبوّت، امامت، مهدویّت و معنویّت در طول قرنها آدمیان بسیاری را به خود مشغول ساخته و آنها را یا از مسیر حق و حقیقت خارج ساختهاند یا حتّی در موارد متعدّد به ورطۀ هلاکت انداختهاند.
پیامبران از نظر اصول اعتقادی و همچنین منشأ پیامبریشان با هم هیچگونه تفاوتی نداشتهاند؛ بلکه اختلاف آنان، در احکامی بوده که بنابر مقتضیّات زمان و رشد فکری بشر در هر زمان، بیان کردهاند و به همین دلیل، هر پیامبری که پس از پیامبر قبلی مبعوث شد، احکام و دستورهای پیشرفتهتری که مناسب شرایط اجتماعی انسانهای آن دوران بود، اعلام نموده است و چون بشر دائماً در حال پیشرفت بوده و هست، بنابراین احکام و دستورهای پیامبران بعدی متناسب با احوال مردمان آن عصر بوده و طبیعتاً کاملتر از ادیان گذشتۀ خود است.
سابقۀ مهدویّت در اسلام به عصر نبوّت برمی گردد. از همان عصر نبوّت به دنبال روایات متواتر نبوی دربارۀ مهدی امّت، وعدۀ ظهور ـ پس از غیبت ـ نجات بخشی و عدل گستری جهانی او و اینکه از نسل پیامبر(ص) و هم نام و هم کنیۀ او خواهد بود، مسلمانان با مسئلۀ مهدویّت آشنا بودند و این، یک باور عمومی بود و نوعی انتظار برای تحقّق این پیش گویی نبوی در جامعه وجود داشت. پس از رحلت رسول خدا(ص)، وعدۀ ظهور مهدی موعود(ع) توسط ائمۀ معصومان(ع) نیز استمرار یافت و مورد تأکید و تبیین بیشتر قرار گرفت و محدّثان فریقین، این احادیث را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل کردند؛ بدین گونه در عصر ائمه(ع) هم به صورت امری مسلّم و مورد پذیرش عمومی درآمد.
در روایات ذکر شده است که هنگام ظهور امام زمان،جنگ و خونریزی و فساد فراوان روی میدهد، و از طرفی گفته میشود که باید زمینه را برای ظهور ایشان فراهم کرد با اعمال نیک، و من از زبان یکی از کارشناسان شنیدم که میگفتند فساد کنید تا آقا بیاید، حال نمیدانم کدام یک درست است؟