تودههاي مواج و عظيم انساني هر كدام به فراخور حال و مجال دين خويش در انتظار تشكيل آرمان شهري دنيايي ميباشند...
بشريت سالها است كه در آرزويي بس بزرگ بي قرار است. تودههاي مواج و عظيم انساني هر كدام به فراخور حال و مجال دين خويش در انتظار تشكيل آرمان شهري دنيايي ميباشند؛ جهان شهري كه عدالت، رهيدگي از بند اسارتها و دلبستگي شيرين معنوي چاشني آن باشد. از اين رو اعتقاد به آخرالزمان و ظهور منجي و اصلاح گر توانمند و بزرگ جهاني از آرمانهاي مشترك تمام اديان و مذاهب زنده دنيا به شمار ميرود. اما اين مساله در مذهب شيعه به گونهاي متمايز مطرح است. چرا كه هويت اساسي شيعه و رمز ماندگاري، پويش و جوشش آن در طول تاريخ در پيوند با انديشه سرخ حسيني و اميد سبز مهدوي معنا ميشود.
در دورانی که سخن گفتن از مباحث اقتصادی و افزایش و کاهش درآمد سرانه ، رشد ، توسعه و تولید ناخالص ملی و پی جویی مسائل مربوط به پیچیده ترین فن آوریهای عالم ارتباطات و ساخته های صنعتی، به همراه بحث و کندوکاو پیرامون مکتب نوظهور «هرمنوتیک » و اثبات ثبات یا دگرگونی فهم ما از متون دینی - قبض و بسط تئوریک شریعت یا فی الواقع نسخه فارسی [Contextuality] - و همچنین بررسی برخورد تمدنها و عاقبت قابل پیش بینی برای آنها، رسم و عادت زمانه شده است
علی غفارزاده
در قسمت اول مقاله حاضر مفاهیم «غیبت صغری » و «غیبت کبری » و تفاوتهای این دو بیان گردید. همچنین در مورد مفاهیم «نیابت عام » و «نیابت خاصه » مطالبی بیان شد. در ادامه نیز باختصار وضعیت خلفای دوران غیبت صغری مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت از مقاله به بررسی شیوه برخورد خلفای عباسی با موضوع تولد امام عصر علیه السلام، و بعد از آن با نواب آن حضرت پرداخته و پرسشهایی را که در این ریشه مطرح است پاسخ می گوییم.
حجت الاسلام علیرضا پناهیان:اگر اعتراض نباشد انتظار فرج هم پدید نمی آید و بر اساس «خلایق هر چه لایق» و نیز بر اساس برخی از قوانین مکتوب و مستور عالم، باید نگران وضع بدتر هم بود. چرا که رضایت به پستی و کم بودن، باعث سقوط انسان به ادنی مراتب عالم هستی خواهد شد. حرکت انسان در این دنیا یا صعودی است و یا سقوطی، این از خصائص ذاتی حیات انسان در این عالم است. یا زنده ای و شاداب یا مرده ای و مرداب، راه میانه ای وجود ندارد.
علی غفارزاده
یکی از مسائلی که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون ، اعم از یهودیان ،مسیحیان ، زرتشتیان و مسلمانان وهمه ملل عالم بر آن اتفاق نظر دارند،مساله ظهور یک مصلح حقیقی ومنجی اعظم در آخرالزمان است.
یکی از علتهای طولانی شدن غیبت امام عصر(علیه السلام) از خودخواهی انسان هاست، تا زمانی که منیت و خودخواهی به جای خداخواهی باشد، همین است. این درحالی است که شرط ظهور حضرت ولی عصر(علیه السلام) این است که ما خود را تغییر دهیم و خودخواهی را از خود دور کنیم، امام نقصی ندارد بلکه ما باید شرایط را عوض کنیم.
منتظر فرج امام زمان (علیه السلام) باید سعی کند آماده باش کامل برای یاری امامش را در خود ایجاد کند. و برای رسیدن به این مقصود، اولاً مرابطهی خود را با امام (علیه السلام) قویتر میسازد، و ثانیاً در عمل، همهی امکاناتش را وقف ایشان میکند. قرار گرفتن منتظر در این مسیر و برداشتن این دو قدم، خود از بزرگترین فرجها برای او در زمان غیبت مولایش میباشد. اکنون برای روشن شدن این که هر دو امر از مهمترین مصادیق فرج میباشد، به توضیح اندکی دربارهی هر یک میپردازیم:
هیچ پیغمبری نیست؛ الّا اینکه در صفّ نبیّ اکرم(ص) است و هیچ مؤمنی نیست؛ الّا اینکه از شیطان تبرّی جسته و به نبیّ اکرم(ص) تولّی نموده و قوای حضرت در او جاری شده است و مطابق روایات دو دسته انسان هستند که تمام صفات حضرت در وجود آنها هست: یکی انبیا و یکی هم عبد مؤمنی که قلبش به ایمان امتحان شده باشد.
آسیبپذیران از این حیرت را که در دوره غیبت رخ میدهد، در وهله اوّل باید شیعیان بدانیم؛ زیرا بقیه دچار حیرت ناشی از شناخت امام زمان(ع) خود نمیشوند. البتّه آنها در آخرالزّمان و سالهای منتهی به ظهور، به شدّت از گمراهی و پیدا نکردن راه درست زندگی در رنج و عذابند و دچار تحیّر و سردرگمی خواهند بود؛ بیآنکه بدانند درمانشان با شناخت و پیروی از امام زمان(عج) است.