شهر «بغداد» که از مراکز مهمّ علمی در قرون چهارم و پنجم هجری به شمار میرفت، در آن زمان پر از فقها و متکلّمان مذاهب مختلف بود. پیروان مذاهب اهل تسنّن ـ که از نظر علم کلام، آنها را «معتزلی» و «اشعری» میگفتند ـ در مجامع عمومی و گاهی در حضور خلیفه، مجلسها گرفته و هرکس برای اثبات مرام خود، حجّتها میآورد و دلیلها اقامه میکرد.
امام صادق(ع) فرمود: امیرالمؤمنین در حالی که بر منبر کوفه نشسته بود، فرمود: خداوند زمین را از حجت خود خالی نمیگذارد، لیکن خداوند مردم را از دیدن امام مهدی(عج) محروم میکند. به خاطر ستم و ظلم و اسرافی که بر خود میکنند.
اگرچه در تمامی ادیان و مكاتب اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان كم و بیش مطالبی به چشم میخورد؛ ولی براساس دلیلهای متقن و معیارهای درستی كه وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است كه، كاملترین و قابل اعتمادترین اطّلاعات در مورد شخصيّت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر: تولّد، غیبت، ظهور، حكومت و... در مجموعه روایات اهل بیت(ع) ارائه شده است. با توجّه به این حقیقت، در مقاله حاضر تلاش میشود مسئله غیبت منجّی عالم بشریت و علل و آثارش، با توجّه به مجموعه كلمات و رهنمودهای حضرت علی(ع) به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
از معجزاتی كه ذات اقدس حضرت باری تعالی به دست علی(ع) ظاهر كرد، رد شمس است كه همه علما و مورّخان و سرایندگان به نظم و نثر انتشار داده و این پیشآمد دو مرتبه برای علی(ع) اتّفاق افتاد؛ یكی در زمان پیغمبر و دیگری پس از او. ردّ شمس در وهله اوّل به طوری كه اسماء و امّ سلمه و جابر انصاری و ابو سعید خدری و عدّه دیگر روایت كردهاند چنین است كه پیغمبر اكرم(ص) در منزل خود بود و علی(ع) هم حضور داشت، همان دم جبرئیل آمده وحی الهی آورد رسول خدا(ص) سر مبارك خود را روی پای علی(ع) گذارد و سر برنداشت تا هنگامی كه آفتاب غروب نمود.
محمود مطهری نیا
در آغاز ایام سر کار آمدن عباسیان که چندان بر امور مسلط نشده بودند آزادی اندکی برای ائمه علیهمالسلام و شیعیان به وجود آمد. امام صادق علیهالسلام از این آزادی حداکثر بهرهبرداری را نمود تا جایی که گاه از ایشان با عناوینی نظیر مجدد و موسس شیعه یاد میشود.
در زیارت وجود مبارک حضرت حجت(عج) میخوانیم: «السلام علیک یا حافظ اسرار رب العالمین»؛ سلام بر تو ای نگاهبان اسرار پروردگار!
میتوان نتیجه گرفت که ایشان از زمان خروج خود آگاهی دارند. چه بدون تردید «زمان ظهور» در شمار اسرار الهی است و آن حضرت نیز نگاهبان مجموعه این اسرار هستند. بدیهی است که نگهبان بودن فرع بر آگاه بودن است؛ بر همین علت میتوان گفت که ایشان نسبت به تمامی اسرار الهی آگاهی دارند و از آن جمله بر زمان ظهور نیز اشراف دارند.
یکی از شاخصههای مهمّ مکتب تشيّع، عشق و محبّت سرشار نسبت به خاندان پیامبر گرامی(ص) است. شیعیان در سراسر تاریخ پُر رنج و مصیبت خود، تنها به مدد همین عشق و محبّت در برابر دشمنان کینهتوز خود پایداری کردند و با پیوند قلبی و عاطفی مستحکمی که با امامان خود داشتند، توانستند باور ولایی خود را ـ با وجود همه دشمنیها ـ در طول تاریخ حفظ و به نسلهای بعدی منتقل کنند.
آنان که به حقیقت انتظار بار یافتند، منتظران واقعیاند که در مسیر آمادهسازی ظهور در تلاش و تکاپویند. منتظران حقیقی ولی عصر یا به دیدار و ادراک ظهور آن حضرت مفتخر میگردند یا به منزلت کسانی میرسند که همراه حضرتش جهاد کرده باشند. منتظر حقیقی کسی است که آماده جهاد و شهادت، حماسه و ایثار است، نه زاهد عابدی که پیوندی با جهاد و شهادت ندارد.*
امروز یادداشتی را از یك مدیرعامل مستعفی میخواندم. او از ده اشتباه مهمّ دوران مدیریتش بر یك شركت تولید كننده نرمافزار نوشته بود و در یكی از بندهای یادداشتش از پیش فرض گذاشتن اعتماد، در تعامل با افراد و كاركنانش به عنوان یكی از اشتباهات عبرتآموز دوران مدیریتش یاد كرده بود. برایم جالب بود.
روشن است که يکي از وظايف منتظر، دعا براي ظهور مولايمان است.يکي از دعاهايي که براي ظهور حضرتش وارد شده، دعاي فرج (الهي عظم البلاء) است. اين دعا را كه طبق نقلها خود حضرت به محمد بن احمد بن ابي الليث تعليم فرمود داراي مضامين ارزشمند ديني است.حضرت به ما آموخته است که در گفت وگو با پروردگار، به تشريح حال خود بپردازيم؛ اما با تکيه بر مستعان بودن او در سختي وآساني.