ابوالحسن طباطبايى
فيلم سازى در سينماى هاليوود يكى از مهم ترين روش هاى ممكن است كه توسط دنياى غرب براى به اصطلاح جا انداختن فرهنگ و ايدئولوژى غربى در زمينه پايان دنيا با وسعت و با كليه امكانات مورد استفاده قرار گرفته است. در اين نوع فيلم سازى با استفاده از «ژانر» يا گونه علمى- تخيلى همواره تصويرى از آينده به شكلى داستانى و گيرا ترسيم گرديده و سعى شده تا با استفاده از عناصر تحليل و هيجان و شگفتى به بيننده اين گونه فيلم ها بقبولاند كه آينده جهان آن گونه خواهد بود كه آنها تصوير مى كنند.
شعبه آسيايى هاليوود، با هدف حمايت از اسرائيل و تداوم جنگ افروزى آمريكايى ها در اردن تاسيس مى شود. تاسيس دانشكده سينمايى «درياى سرخ» توطئه جديد صهيونيستها براى تبليغات در خاورميانه است كه براى اجراى اين طرح از كشور اردن كمك گرفته شده است. قرار است استادان و دانشجويان سينماى اسرائيل در اين دانشكده فعاليت گسترده اى انجام دهند. اين مركز چندى پيش طى مراسمى با حضور چند تن از سينماگران صهيونيست همچون دن كاترير و ملك آخاد به همراه مديران اين دانشكده تاسيس شد.
مجيد شاه حسينى تقريبا بيست سال است كه او به حوزه هنر و سينما رو آورده و در همين زمينه در دانشكده هاى مختلف به تدريس پرداخته است. وى در حال حاضر مدير گروه معارف اسلامى شبكه اول سيماى جمهورى اسلامى است. در اين سال ها او در زمينه فيلمنامه نويسى، تحليل محتواى فيلم، تاريخ سينما و نگاه معنايى به حوزه فيلم و سينما تلاش هاى ارزشمندى انجام داده است. از او مقالات مختلفى در نشريه هاى سوره، نيستان، نگارستان و ... به چاپ رسيده و كتاب هايى نيز در زمينه هاى ياد شده از او منتشر شده است.
آنچه در پى خواهد آمد حاصل گفت وگوى مفصل ما با مجيد شاه حسينى در زمينه سينما و آخرالزمان است كه اميد است مورد توجه شما خوانندگان عزيز واقع شود.
روزها گذشت و گنجشك با خدا هيچ نگفت. فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اينگونه مى گفت: مى آيد، من تنها گوشى هستم كه غصّه هايش را مى شنود و يگانه قلبى ام كه دردهايش را در خود نگه مى دارد و سرانجام گنجشك روى شاخه اى از درخت دنيا نشست.
م. نجفى
خدايا!
طوفان بلا از هر سو برخاسته است، و امواج فتنه از هر طرف زبانه مى كشد.
سايبانهاى نجابت فرو افتادهاند،
و ساقه هاى توسل شكسته اند.
و گلهاى اميد پرپر گشته اند.
گسترش سرزمینهای تحت استعمار، در توسعهی سرمایهداری مدرن، عامل مهم و قدرتمندی بوده است. هدف این مقاله آن است که نشان دهد یهودیان در کار این گسترش، اگر نه مهمترین نقش، اما چه سهم عمده و برجستهای به عهده داشتند.
تحول تجارت اروپا که از زمان تغییر کانون فعالیتهای اقتصادی به وقوع پیوسته، تا حدّ زیادی مدیون یهودیان است. اگر فقط و فقط به کمیت کالاهایی که توسط آنها دست به دست شد نگاه کنیم، خواهیم دید که آنها چه موقعیت یگانهای در این تحول دارند. همانطور که پیشتر اشاره کردم، احتمال وجود آمار و ارقام دقیق، تقریباً منتفی است اما امکان دارد که پژوهشهای ویژه به نتایجی منجر شوند که مفید باشند. در حال حاضر، تا آنجا که من میدانم، اطلاعات مختصری در این مورد در دست هست، اما نمیتوان بیش از حد به ارزش آنها بها داد.
یکی از مهمترین حقایق در مورد رشد حیات اقتصادی مدرن، تغییر کانون فعالیتهای اقتصادی از کشورهای جنوبی اروپا یعنی ایتالیا، اسپانیا و پرتغال، که افزون بر آنها باید بخشهایی از ایالات جنوبی آلمان را هم در نظر گرفت، به سوی کشورهای شمال غرب اروپا بود که شامل هلند، فرانسه، انگلیس و ایالات شمالی آلمان میشود. رخداد دورانساز در این فرآیند، رشد ناگهانی هلند به سوی کامیابی مالی بود و همین امر، انگیزهای برای توسعهی امکانات اقتصادی فرانسه و انگلستان شد. در سراسر سدهی هفدهم میلادی کارشناسان فلسفی و سیاستمداران دستاندرکار کشورهای شمال غرب اروپا، فقط یک هدف را دنبال میکردند؛ چگونه در تجارت، صنعت، کشتیرانی و مستعمرهسازی از هلند تقلید کنند؟
جریان تراریختهپرست قوای اصلی خود را بر کشت "برنج تراریخته طارم مولایی" در یکمیلیون هکتار از اراضی کشورمان متمرکز کرده بهگونهای که حتی بهصورت فرمایشی برخی مراکز علمی تحت سیطره خود را نیز مجبور به تأیید عجولانه سلامت این محصول تراریخته کرده است.
ابراهیم شفیعی سروستانی
در پانزده خرداد سال 1342 حركتی در این كشور آغاز شد كه مبدأ تحولی شگرف در حیات اجتماعی - فرهنگی مردم مسلمان ایران گردید و پس از پانزده سال تبدیل به مهمترین تحول اجتماعی - سیاسی قرن بیستم شد.