در طول مقاطع مختلف تاريخ، جبرئيل حضوري ملموس و پررنگ، به خصوص در تاريخ انبيا داشته كه پرداختن به همة آنها در اين مختصر، ممكن نيست و به طور گزينشي به موارد محدودي در اينجا اشاره ميشود. در ماجراي خلقت حضرت آدم(ع) و حوادث پس از آن، جبرئيل به طور مداوم و در نقش معلّمي دلسوز، همواره با او در ارتباط بوده و در جريان نبوّت حضرت نوح(ع) نيز علاوه بر وحي، ميتوان جبرئيل را در نقش معلّمِ نجّاري اين پيامبر خدا، مشاهده كرد. 1
جبرئيل در زندگاني حضرت ابراهيم(ع) نقشي فعّال، از تولّد اسماعيل گرفته تا گذاشتن او در «مكّه» و... داشته است.2 در ماجراي عذاب قوم لوط، جبرئيل(ع) مأمور اجراي فرمان عذاب خداوند بوده كه بدون ذكر نام ملائكه اين جريان در قرآن كريم نيز آمده است.3
در ماجراي ولادت حضرت مسيح(ع) جبرئيل روحالامين كه بر مريم قدّيس وارد شد و پيام خدا را به او منتقل ساخت. 4
در تشريفات مبعث، جبرئيل و ميكائيل حامل پيام رسالت رسولخدا(ص) بودند و علاوه بر آن، در روايات جبرئيل، ميكائيل و اسرافيل(ع) را همنشينان رسول خدا(ص) بيان نمودهاند.5 مهمترين و مشهورترين مأموريّت جبرئيل(ع) در طول حياتش، ابلاغ وحيالهي به رسول خدا(ص) بوده كه نيازي به توضيح بيشتر ندارد و دربارة آن بسيار خوانده و شنيدهايم؛ ليكن يكي از نكات جالب توجّه در تاريخ حيات رسول خدا(ص) ادبي است كه جناب جبرئيل(ع) در برابر رسول خدا(ص) رعايت ميكرده است. به تصريح امام صادق(ع) هرگاه جبرئيل(ع) خدمت پيامبر(ص) ميآمد، اجازة ورود ميخواست، اگر پيغمبر در حالي بود كه مناسب نبود، جبرئيل وارد شود، همان جا ميايستاد و اگر اجازه ميداد، وارد ميشد. محلّ ايستادن او زير ناودان مقابل در معروف به «باب فاطمه» و مقابل «قبر» است، به طوري كه اگر سر را بلند كني، ناودان بالاي سر تو است.6 پيامبر(ص) وقتي مدّتي جبرئيل(ع) را نميديدند، دلتنگ ميشدند،7 كه البتّه اين دلتنگي بيش از آنكه ناشي از نديدن او باشد، حاكي از انتظار وحي و اميد به رسيدن پيامهاي خداوند متعال بوده است.
در معراج پيامبر(ص)، جبرئيل(ع) همراه صميمي رسول خدا(ص) بوده است. بنابر آنچه در روايات آمده «هنگامي كه حضرت رسول ميخواست به معراج برود، جبرئيل براق را آورد و او را بر در خانة خديجه بست....وقتي كه جبرئيل بر حضرت وارد شد، براق خيلي خوشحالي ميكرد. جبرئيل گفت: ساكت باش! بهترين خلق خدا ميخواهد بر تو سوار شود. براق ساكت شد. بعد، پيامبر سوار او شد و به طرف «بيت المقدّس» روانه شدند. پيامبر پيرمردي را ديد از جبرئيل پرسيد: اين شخص كيست؟ جواب داد: پدرت ابراهيم است. در آنجا فرود آمدند و خداوند تمام انبيا را جمع كرد و جبرئيل اذان گفت. حضرت محمّد(ص) جلو رفت و همة انبيا به امامت او نماز خواندند...».8
1. بحارالأنوار، ج 11، ص 328.
2. الكافي، ج4، ص 201.
3. توضيح بيشتر در اين رابطه را در اينجا ببينيد: الكافي، ج 8، ص 392.
4. بحارالأنوار، ج 14، ص 215.
5. رجال الكشّي، ص 275؛ بحار الأنوار ، ج47، ص 408.
6. الكافي، ج4، ص 453.
7. براي نمونه: بحارالانوار، ج38 ، ص141.
8. الخرائج و الجرائح، ج1، ص 85.