در قرآن چنان که مورد انتظار نیز هست روشن نیست که آیا نتیجهی سحر، همواره امری صرفاً ذهنی است یا عینی؛ و بنا به عقیدهی برخی مفسران هر دو صورت امکان پذیر است. از این رو زمانی که به یک پدیدهی شگفت بر چسب سحر زده میشود ممکن است هم به عنوان نوعی خطای باصره انگاشته شود و هم به سبب استخدام دیوان، عملی نامشروع محسوب گردد. درست است که (بنا بر قرآن) سلیمان نیز دیوان را به خدمت گرفت، لیکن شاید این امر فقط به عنوان یک امتیاز پیامبرانه برای او مجاز بوده باشد.
شاید بارها و بارها در زندگی خود این جملات را شنیده باشیم که: فلانی سحر شد، جادویش کرده اند، با جادوگران ارتباط دارد و ... مساله سحر همواره برای بشر مملو از اسرار و رموز و امور مبهم و نامعلومی بوده که ذهن کنجکاو او را دستخوش ابهام می کند؛ در این خصوص با عبدالرضا آتشین صدف، کارشناس فلسفه دین و پژوهشگر اخلاق و عرفان به گفتگو نشسته ایم که در از نظرتان می گذرد:
مقام معظم رهبری : صبر، یقین، عدل و جهاد؛
چهار پایه ایمان در حکمت سی ام نهج البلاغه آمده است: «سئل عن الأیمان»؛ از حضرت تقاضا کردند درباره ی ایمان برای آنها صحبت کند. فرمود: «الأیمان علی اربع دعائم»؛ ایمان روی چهار پایه استوار است. منظور از چهار پایه این است که اگر پایه ها محکم بود،
ذات پروردگار متعال مصداق کامل حقیقت وفاق و سلامت و صلح و رفاقت و راستگویی در گفتار و عمل است، و در اثر این ذاتیات حضرت دوست، از او صفات رحمت و عطوفت و کرم و...، ظاهر میشود، در ذات او حتی یک ذره صفات بغض و غضب و دشمنی و کینه و...، وجود ندارد؛(مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 5، ص 192 - 193، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360 ش)
هشام بن الحكم مى گوید: زندیقى از مصر به قصد دیدار با امام صادق (ع) رهسپار مدینه شد. زندیق وقتى به مدینه رسید كه آن حضرت مدینه را به قصد مكه ترك كرده بودند. زندیق كه در مصر آوازه علم و اخلاق امام صادق(ع) را شنیده بود، شیفته دیدار آن حضرت بود. بدین خاطر با این كه خسته بود، لحظهاى درنگ نكرد و روانه مكه شد. هشام مىگوید: امام صادق(ع) در حال طواف بود كه زندیق مصرى نزد آن حضرت آمد. من همراه امام صادق(ع) بودم.
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: نماز ستون دین است و ستون را نمیتوان خواند بلکه باید آن را اقامه کرد. آنچه که خداوند در آیات مختلف در قرآن کریم به آن دستور داده است اقامه صلاه است نه خواندن نماز است. بر این اساس اگر این نمازهایی که خوانده میشود تنهی عن الفحشا نیست به خاطر این است که مردم کاری را میکنند که شرع به آنها دستور نداده است یعنی به جای اینکه نماز را اقامه کنند نماز را میخوانند.
چون رساله مناقب ابن عربی، حاوی عبارات بلند عرفانی می باشد، چندین شرح بر آن نگارش یافته است؛ از آن جمله شرح مناقب محیی الدین، اثر عالم شیعی، سید محمد صالح موسوی خلخالی و نیز جلوات ربانی، اثر آیت الله محمد رضا ربانی .
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: وحی دو قسم است؛ وحی علمی و وحی عملی. قسم اول مخصوص پیامبران و اولیاست که شما اخبار از غیب، احکام و شریعت میشود اما وحی عملی آن چیزی است که خداوند آن را در قلب مومنان، صالحان، اولیاء خود الهام میکند تا تصمیم درستی بگیرند، این وحی عمومی است و مختص به پیامبران نیست بلکه شامل همه انسانهایی میشود که در راه هستند و به سمت خداوند قدم بر میدارند.
خواطر نفسانی انسان را دعوت به بدیها میکند و طریقه آن هم وسوسه است که از این طریق راه را برای انسان باز میکند. اصل ذات بشری این است که بدی نمیخواهد؛ چون فطرت همه انسانها، الهی است.