ائتلاف «صلیب و سلفی و صهیون»، نه ائتلاف مردان سیاسی آشکار در صحنه، بلکه ائتلاف مجامع مخفی و نمایندگان لژنشین آنهایند که به فرمان مادر، یعنی اشرار یهود پای در میدان عمل نهادهاند. مردان این لایه، عمری به درازای قرون و عزمی جزم و ثابت برای سیطره تمام بر جهان مؤمنان و مستضعفان و کینهای به ژرفای کینه ابلیس درباره خداوند، ادیان و انسان دارند. در طول همه قرون، ابلیس و یار دیرینش بنیاسرائیل مترصدّ انتقام از خدا و مؤمنان ادیان بودهاند.
شاید کسانی که دستی در کار روزنامه نگاری و نویسندگی ندارند و به کار و باری غیر از این مشغولند، به سختی می پذیرند که گاه نوشتن یک کتاب، راحت تر از نگارش یک سرمقاله اتّفاق می افتد؛ چنانکه نوشتن داستانی کوتاه بسیار سخت تر است از نوشتن یک داستان بلند. وجهی از این سختی به فشرده سازی و انعکاس دریایی از مطالب در یک یادداشت یا داستانی کوتاه برمی گردد.
اسماعیل شفیعی سروستانی
بیش از چهارصدسال از بسط تفکر، فرهنگ و به تبع آنها مدنیت مغرب زمین می گذرد. مدنیتی که بر مبنای تفکر انسان مدار (امانیسم)، جلوات مختلف نفس اماره انسان را متجلی ساخته و همان را هم ملاک و معیار ارزش گذاری و سنجش همه امور عالم و آدم می داند. ضمن آنکه ، فرهنگ حاکم بر آن ، بسیاری از ارزشهای دینی و اخلاقیات مذهبی را تحت الشعاع قرار داده است.
یکی دو ماه مانده به محرّم، مقدّمات برپایی مجالس عزا و خانهتکانی هیآت مذهبی و تکایا فراهم میشود، دعوت از سخنرانان و ذاکران اهل بیت(ع) و مدّاحان خوشصدا که جای خود دارد و به قول معروف، همه چیز بر کاکل آنها میچرخد. در همین حال و هوا، خبرنگار مطبوعهای مذهبی، به توصیه جناب سردبیر، همه همّت خودش را در کار وارد آورده بود تا در گفتوگویی حضوری از این حقیر سراپاتقصیر و قصور در پیشگاه اهل بیت(ع)، درباره قیام اباعبدالله الحسین(ع) و وظیفه ذاکران و واعظان در ایّام سوگواری محرّم و صفر سؤالاتی بپرسد و در آن نشریه به چاپ برساند....
اسماعیل شفیعی سروستانی
پیش از برشمردن پارهای از مقامات و شئون امام(ع)، متذکّر میشوم که برای هیچیک از آفریدههای خداوند متعال و جمله جنّ و انس، دستیابی به شناخت حقیقی از امام ممکن نیست. به مصداق این اصل منطقی که ضرورتاً میبایست تعریف جامع افراد معرّف و مانع اغیار آن باشد به عبارت دیگر، معرِّف باید اجلی (یعنی واضحتر و روشنتر) از معرَّف باشد و با تکیه بر قول رسول ختمی مرتبت(ص) که فرمودهاند، هیچکس جز خداوند متعال و حضرت معصوم، قادر به شناخت امام - چنانکه شایسته و بایسته است- نیست، تنها به امید دستیابی به مراتبی از این معرفت، متوسّل و متمسّک به منابع روایی و اقوال وحیانی حضرات معصومان(ع) میشویم تا شاید از این رهگذر، رهتوشهای حاصل آوریم. انشاءالله.
سخن اول
... یکی دو روزی می شود که شاخه های گل محمدی توی گلدون شیشه ای روی میزم را تماشا می کنم و هر لحظه رنگی از شکفتن غنچه های بسته آنها را آرام آرام و یکی یکی باز می شوند و خنده زندگی سر می دهند.
اسماعیل شفیعی سروستانی
سخن از نمونه ها و الگوها به مردی باز می گردد که در وقت مشاهده تباهی و سیاهی قوم خود از جای برخاست تا نمونه ای و الگویی والا برای آنها بسازد.
خاموشی صدا در سینه ها، دهانهای بازمانده از حیرت و بیچارگی ، فرود تازیانه چپاولگران بر گرده ها، ناتوانی پاهای وامانده از رفتن ، غفلت تام و تمامی که همه چیز را از معنی تهی ساخته بود و غروب خورشید حقیقت در پشت کوههای بلند ظلم بود که مردی از تبار سلحشوران اهل حقیقت را به حرکت درآورد.
اسماعیل شفیعی سروستانی
امروزه ، وسایل نقلیه مدرن و سریع السیر ، مردم را بی احساس رنج سفر از یک گوشه جهان به اقصی نقاط عالم منتقل می سازد. دستگاههای مدرن مخابراتی نیز ارتباطات را سهل نموده و انسان را از بسیاری رفت و آمدها بی نیاز ساخته است.
نظریه پردازان، بلندگوها و همه دستگاه تبلیغاتی، با بمباران اطلاعات ، عصر امروز را عصر «انفجار اطلاعات » می خوانند. رادیوها، تلویزیونها ، ماهواره ها و صدها شبکه کامپیوتری ، هر روزه میلیونها کلمه از اطلاعات پراکنده ، سطحی و بی بنیاد را بر ذهن و روان مردمان آوار می کنند و ذهنشان را در چنبره آن اسیر می سازند.
حسب آنچه که روایات و احادیث رسیده از آلمحمّد(ع) اعلام میدارند، پیش از دمیدن صبح صادق و پرکشیدن خورشید امامت از پشت کوه غیبت، طوفانی سخت، همه پهنه زمین را در مینوردد. عموم کسانی که چونان «مسیحیان صهیونیست»، از واقعه شریف ظهور «منجی موعود»، تصویری و توصیفی خوفناک و چیزی مانند قیامت کبری ارائه میکنند، در غفلت و بیخبری از این طوفان پیش از واقعه شریف و رحمانی، ظهور امام رحمت را به غلط، چونان بلایی کمرشکن و منهدمکننده زمین و منعدم کننده انسان توصیف مینمایند.