زندیق مصرى سلام كرد. حضرت فرمودند: نام تو چیست؟ زندیق گفت: عبدالملك. امام پرسید: كنیه ات چیست؟ گفت: ابوعبدالله. امام فرمودند: این كدام ملك و پادشاه است كه تو بنده او هستى؟ آیا از پادشاهان زمین است یا از پادشاهان آسمان؟ پسرت بنده خداى آسمان است یا بنده خداى زمین؟ هشام مى گوید: مرد مصرى سكوت كرد. امام فرمودند: حرف بزن. باز هم او سكوت اختیار كرد. امام فرمودند: هرگاه از طواف فارغ شدم، نزد ما بیا.
طواف امام پایان یافت. زندیق نزد حضرت آمد و در مقابل امام نشست. امام به او فرمودند: آیا مىدانى كه زمین زیر و رویى دارد؟ زندیق گفت: آرى. امام فرمودند: تاكنون به زیر زمین رفتهاى؟ زندیق گفت: نه. امام فرمودند: آیا مى دانى در زیر زمین چیست؟ زندیق گفت: نمى دانم. گمان مى كنم چیزى زیر زمین نیست. امام فرمودند: گمان، چیزى جز عجز و درماندگى است...؟ آیا به سوى آسمان بالا رفتهاى؟ او گفت: نه. امام فرمودند: آیا مىدانى در آنجا چیست؟ او گفت: نمىدانم. امام فرمودند: آیا به سوى مشرق و مغرب رفتهاى و ماوراى آنها را زیرنگاهت قرار داده اى؟ زندیق گفت: نه. امام فرمودند: بسى جاى تعجب است كه نه به مشرق رفته اى، نه به مغرب، نه به درون زمین، نه به آسمان بالا و نه خبرى از آنجا دارى تا بدانى در آنجا چیست؟ و در عین حال، تو منكر آن چه كه در این مكانهاست هستى؟! آیا هیچ عاقلى چیزى را كه نمى داند منكر مى شود؟! زندیق مصرى گفت: تاكنون هیچ كس با من اینگونه سخن نگفته است. امام فرمودند: پس تو از این جهت در شك و تردید هستى؟!
زندیق گفت: شاید چنین باشد. امام فرمودند: اى مرد! بدان! هیچ گاه آنكه نمى داند بر آن كه مىداند حجت و دلیلى ندارد. هرگز جاهل حجتى بر عالم ندارد. اى برادر مصرى! گوش كن كه با تو چه مى گویم! آیا نمى بینى كه آفتاب، ماه، شب و روز به افق در آیند؟ اما یكى بر دیگرى سبقت نمى گیرد. آنها مى روند و بر مى گردند، و در این رفت و آمد مجبور و مضطر هستند زیرا جایى جز جاى خودشان ندارند. آنها اگر مى توانستند كه برنگردند چرا بر مى گردند؟ اگر مضطر نبودند چرا شب، روز نمى گردد و روز، شب نمى شود؟ به خدا سوگند! اى برادر مصرى! آنچه را كه شما به آن عقیده دارید و دهر و روزگار و طبیعت مىنامید اگر آنها او را مىبَرد پس چرا برمىگرداند و اگر آنها را بر مىگرداند پس چرا آنها را مىبَرد؟! آیا نمىبینى كه آسمان برافراشته شده و زمین نهاده شده است، به گونه اى كه نه آسمان به زمین مى افتد و نه زمین بر روى كرات زیرین خود سرازیر مى شود؟ به خدا سوگند، خالق و مدبر آنها خداست.
زندیق مصرى تحت تاثیر استدلال هاى امام صادق(ع) قرار گرفت و مسلمان شد. امام صادق(ع) به هشام دستور دادند تا تعالیم اسلام را به او بیاموزد.
منبع: (احتجاج، طبرسى، ج 2، ص 75)