وقتی به آپارتمان جدیدمان نقل مکان کردیم همۀ همسایهها ماهواره داشتند، ما هم برای اینکه از قافله عقب نمانیم، ماهواره تهیه کردیم و مشکلات ما از همان زمان شروع شد، خانۀ ما شده بود پاتوق دوستان شوهر سابقم، بعد از مدّتی احساس کردم احساس غیرت همسرم نسبت به من کم شده و برایش مهم نیست من هر روز جلوی چشم او از دوستانش پذیرایی و ریخت و پاشهایشان را جمع و جور کنم،
علّامه حسنزادهآملی نقل کرده است: بنده حریم اساتید را بسیاربسیار حفظ میکردم. سعی میکردم در حضور استاد به دیوار تکیه ندهم، چهار زانو بنشینم، حرفی را زیاد تکرار نکنم، چون و چرا نمیکردم که مبادا سبب رنجش استاد شود. یک روز محضر آقای مهدی الهی قمشهای نشسته بودم.
همچنین شبکۀ تلویزیونی بیبیسی در گفتوگو با مارتی ریبیرو، یکی از سربازان زن شاغل در نیروی هوایی آمریکا از سختیهای کار زنان در ارتش این کشور خبر میدهد؛ بهطوری که بسیاری از زنان شاغل در ارتش آمریکا مورد آزار و اذیّت همکاران مرد خود قرار میگیرند و در عین حال تمهیداتی برای برخورد با متخلّفان از سوی مقامات آمریکایی در نظر گرفته نمیشود.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.
معصیتها مثل آهن ربا و لقمۀ حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمۀ حرام نباشد، میتواند از کنار معصیتها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمۀ حرامی را خورد، از کنار معصیّت که میگذرد، مجذوب آن میشود. آیت الله حائری شیرازی در کتاب «پندها و اندرزها»ی خود دربارۀ لقمۀ حلال و حرام این گونه میآورد:
افراد زیادی برای دیدارشان که مرجع تقلید عصر خود بود به منزلشان میآمدند. سر در منزل کوتاه بود و برای ورود به خانه میبایست کمی خم میشدی.
قدّش رشید بود، بیچاره هر بار که وارد خانه میشد، سرش به بالای سردر میخورد و خون میآمد، کار حاضران در خانه آن بود که دنبال دستمال و باند بگردند و خونهای سر او را پاک کنند. مرد مجنون، ساکت اطراف را مینگریست و حاضران نیز با حال ترحّم و تأسّف او را نظاره میکردند، آرام با یکدیگر میگفتند، جنونش به حدّی است که متوجّه نمیشود و هر بار، این کار را تکرار میکند. دیوانه است دیگر...!
آقا با آن طمأنینۀ همیشگی به آرامی جملهای گفتند: «ما هم دارای جنون هستیم.»
سکوت همه جا را فرا گرفت، همه میخواستند ببینند که مرجع بزرگ دوران، چرا میگویند، همه مجنون هستیم؟! آقا ادامه داد، علما عقل را آنچه، پروردگار با آن عبادت شود و به وسیلۀ آن جنّت حاصل شود، تعریف کردهاند:
«اگر عقل کسی او را به عبادت خداوند رهنمون نباشد و هر روز معصیّت و گناه کند، عقل او عین بیعقلی و جنون است.»
ما که هر روز در حال معصیّت الهی هستیم، با این مجنون چه فرقی داریم؟ از دیدن این دیوانه همه منقلب میشویم و برایش اظهار تأسّف و ترحّم میکنیم.
بیچاره امام زمان(عج) که هر روز گناهان ما ایشان را منقلب میکند و دل پر از مهرشان را به درد میآورد...
آیا پیامبر اسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا شهیدش کردند؟ اما اولا باید بدانیم پیامبر را چندین بار ترور کردند. اعتقاد ما اینست که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شد. رسول خدا به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشى است جبرئیل عرض کرد اى محمّد همانا خداى تعالى تو را سلام می رساند
شاید برای خیلی از ما اتفاق افتاده که با شنیدن یک خبر درباره یک شخص یا خواندن مطالبی راجع به او، خیلی راحت دربارهاش قضاوتی کرده یا سخن علیه او به زبان برانیم؛ اما بعدها معلوم شود که اساسا آن خبر موثق نبوده و یا این که نوع بیان کردنش با جهتگیری خاصی بوده و یا کسانی خواستهاند ما را علیه یک شخص تحریک کنند.